در جریان تخریب قبور ائمه در بقیع یکی از وهابیون برای تخریب گنبد مطهر حضرت رسول (ص ) و برای بمب گذاری به بالای گنبد می رود که ناگهان صاعقه ای با او برخورد می کند و او همان جا خشک می شود .
بعدها وهابیون هر کاری می کنند که جسد این شخص را از آنجا جدا کنند نمی توانند و نا چار می شوند به این گونه که مشاهده می کنید آن را پنهان کنند .
ممکن است سوالی پیش آید که پس چرا وقتی قبور ائمه را خراب کردند این اتفاق نیفتاد .
باید بگویم که هنگامی که ابرهه خواستند خانه خدا را خراب کنند خداوند تمامی آنان را نابود کرد ولی در زمان مروان وقتی حجاج خانه کعبه را خراب کرد هیچ اتفاقی نیفتاد و این نشان از حکمت خداوند دارد که به قول شاعر :
لطف حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند
نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی(ع)
شده مات عقل موحدین همه بر جمال تو یا علی(ع)
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی(ع)
نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی(ع)
هله ای موئله عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری
هله ای مجلی عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری
که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری
چه در انبیا چه در اولیا نه تو را عدیلی و همسری
به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی(ع)
چو عقول وافئده را نشد ملکوت سر تو منکشف
زبیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف
همه گفته اند و نگفته شد زکتاب فضل تو یک الف
فصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معرف
بلغای دهر به نطق خود شده اند لال تو یا علی(ع)
تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل
ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل
به دل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل
نه همین منم زتو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل
دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یا علی(ع)
چه سخته به کار بستن فکر و قلم و درک شخصیتی که دارای عظمتی ویژه! پرورشی نمونه! حضوری همه جانبه است و ظهوری در تمام جهات انسانیت داره.خصوصیات خانوم زهرا(س) در قرآن یاد شده .خصلتهای پسندیده ای که شاید به جرأت بتونم بگم در هیچ زنی یکجا جمع نشده... :. فاطمه(س) چون مریم پاک و مطهر بود از امام محمد باقر(ع) از پدرانش نقل شده : همانا فاطمه دختر محمد "طاهره" نامیده شد، چون از هر آلودگی و زشتی، پاک بود ** فاطمه(س) چون بلقیس با درایت بود حضرت زهرا(س) فرمودن: و من (کسی هستم) که از دریای علمم (شیعیان) بهره می گیرند ** فاطمه(س) چون زنان معاصر موسی(ع) در تمامی لحظات حساس و سرنوشت ساز حضور داشت "فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و ..." "پس هرکس با تو (پیامبر) در مقام مجادله _درباره عیسی (ع)_ برآید، پس از آنکه _به وحی خدا_ بدان علم پیدا کردی، پس بگو بیایید بخوانیم فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را سپس دعا و تضرع کنیم پس لعنت خدا بر دروغگویان _از ما دو گروه_ قرار دهیم" سوره آل عمران آیه 61 در آیه ی مباهله منظور از زنانمان همان فاطمه(س) بود... ** فاطمه(س) چون زلیخا با عشق و محبت بود، اما به صواب (لا خیر فی الحیاة و انّما أبکی مخافة أن تطول حیاتی) این شعر از حضرت زهرا(س) در رثای پدر بزرگوارش، رسول خداست: (بعد از تو خیری در زندگی کردن نیست و همانا می گریم مبادا پس از تو حیاتم به درازا کشد) ** فاطمه(س) چون ساره (همسر ابراهیم ع )در همه ی احوال شجاعانه در کنار همسرش بود علی(ع) که خداوند او را ارجمند سازد _بعد از بیعت ابوبکر_ خارج شد در حالیکه فاطمه(س) را بر چهارپایی سوار کرده بود و شب هنگام به مجالس انصار (وارد میشد) در حالیکه (فاطمه زهرا س ) از آنان طلب یاری میکرد ** فاطمه(س) چون هاجر در صبر و استقامت استوار بود در حدیثی طولانی از ابن عباس که درباره ی قول خداوند تعالی :"یوفون بالنذر" گفت: ...رسول خدا(ص) برخاست و بر فاطمه(س) وارد شد در حالیکه از شدت گرسنگی شکم فاطمه(س) به پشتش چسبیده بود و چشمانش فرو رفته بود... اما داغ یکی و دوتا نیست. این روزها دلِ مهدیِ فاطمه ، خونِ ...خون! از یک سو داغ نبود مـــــــــادر... از یک سو غربت سامرا، بمباران اخیر هتک حرمت حرمین عسکریین فتنه به کجاها که رسیده یکبار کم نبود که باز هم تکرار کردن. آقامون داغدارن... ولی چقدر دشمن کوچیکه که از مزار امامان شیعه هم نمی گذره! این روزها جایی برای خنده مونده؟ مولانا! تو را به حق پهلوی شکسته ی مادرت، بر ما نظری کن... دگر تاب نمانده...چرا نمی آیی؟!!! یا مهدی عجل علی ظهورک!
شیطان گوید که :
من آنقدر بدین ابلهی نیستم که اول بار مومنی را به کافری دعوت کنم که اول بار او را به شهوات حلال حریص کنم.
چون بر آن حریص شد هوا بر وی چیره گردد و قوت گیرد آنگاه به معاصی وسوسه کند تا مرا آسان تر بود . آنگه به کافری وسوسه کنم.....
بنام خدا
اگر کمی به تاریخ ادیان و مذاهب نگاه کنیم میبینیم که خیلی از این مذاهب اصلا حرفی از اینها نیست وخیلی ها نیز در کوران حوادث روزگار رنگ باختند .و تعدادی از مذاهب نیز که برخی از آنها روزی خوار اسلام نیز هستند از ره به بیراهه رفتند واز چاله به چاه افتادند. در میان این همه مذاهب تنها مذهبی که بدون اتکال به قدرت حکومتی جباران روزگار توانست روی پای خود ایستادگی کند. مذهب تشیع بود.مذهبی که در هرزمانی وبه هر بهانه ای ظلم ظالمان و بی عدالتی حاکمان بی عدالت را به دوش می کشید و اکنون نیز به مدد الهی و با استقامت و پایداری پیروان این مذهب راستین در عصر کنونی وبه برکت انقلاب اسلامی ایران در سرتاسر عالم هستی با افتخار سر بلند کرده و به راه خویش که همان رساندن پرچم این مذهب به دست صاحب اصلی آن می باشد ادامه می دهد.
راستی!!
راز ماندگاری مذهب شیعه چیست؟
و پاسخی هرچند مختصر به این پرسش:
مهم ترین دلیل ماندگاری مذهب شیعه، حق بودن آن است. قرآن مجید بر اصیل بودن حق تأکید دارد و می فرماید: کف روی آب نابود می شود و اما آن چه به مردم سود می رساند می ماند..(رعد / 17)خداوند این مثال را برای حق و باطل مطرح کرده است.از این رو، با وجود مخالفت های شدیدی که با شیعه در طول تاریخ شده است نتوانستند آن را از صفحة روزگار محو نمایند.
برای ماندگاری علل گوناگونی مانند اهتمام ائمة اطهار(ع) و غنی بودن محتوای کلام پیشوایان مذهب از جمله نهج البلاغه و احادیث اهل بیت(ع) و صحیفة سجادیة امام سجاد(ع) و نشر و اشاعة فرهنگ تشیع از طریق مباحثه و مناظره و تشکیل جلسات و کلاس درس از طریق امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و پرورش شاگردان متعدد در حوزه های علمی و زحمات بی شائبة عالمان دین در عصر غیبت در ترویج مکتب تشیع و پویایی فقه تشیع به مقتضای اجتهاد و حفظ شعائر مذهب از طریق اقامه مجالس عزاداری در محرم و صفر و وقوع نهضت خونین حسینی و شهادت امام حسین(ع) و اسارت خاندان پیامبر (ص) مؤثر بوده است.