یک :
دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.
دو :
هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود .
سه :
اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد .
چهار :
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تورا لمس کند .
پنج :
بد ترین دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرکز به او نخواهی رسید .
ششم :
هرکز لبخند را ترک نکن ، حتی وقتی ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود.
هفتم :
تو ممکن است در تمام دنیا یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی .
هشتم :
هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران .
نهم :
شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را ، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکر گزار باشی .
دهم :
به چیزی که کذشته غم مخور، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن .
یازدهم :
همیشه افرادی هستند که تورامی آزارند، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن وفقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده ، دوباره اعتماد نکنی .
دوازدهم :
خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد .
سیزدهم :
زیاده از حد خود را تحد فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری .
آرزوهایت را بنویس و یکی یکی از خدا بخواه ،
خدا یادش نمیروه ولی تو یادت میروه چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بود
اگریک روز شاد بودی آرام بخند تاغم بیدار نشه اگر یک
روزغمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشه
زندگی ، هر چه را که بخواهی همان را به تو می دهد
چشمانت را باز کن
دلت را بیدار کن
رویاهایت را صدا کن
خردمند راسزاوار است که از پنج کس بپرهیزد:
بخشنده ای که اوراخوار داشته باشد.
فرومایه ای که اورا گرامی داشته باشد.
خردمندی که محرومش داشته باشد.
نادانی که با او شوخی کرده باشد
و
بدکاری که باوی معاشرت کرده باشد.
صد شیر گرسنه در رمه گوسفندان چندان تباهی نکنند که یک ساعت شیطان کند.
وصد شیطان آن تباهی نکند که یک ساعت نفس آدمی با وی
آنکس که حق را دوست داردخداوند سه خصلتبه وی دهد:
۱- سخاوتی همچون سخاوت دریا
۲- شفقتی چون شفقت آفتاب
۳- . تواضعی چون تواضع زمین
حکیمی فرمود:
دشمن ترین آفریدها نزد خدا دونفرند:
۱- مردیکه خدا اورابه حال خود گذاشته واز راه راست دور افتاده . بارگناه دیگران را بر دوش کشیده وگرفتار زشتی های خود نیز می باشد.
۲-مردی که مجهولاتی به هم بافته .ودر میان انسانهای نادان امت . جایگاهی پیدا کرده است. در تاریکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است.
آدم نما ها او را دانا و عقل کل می دانند.و خودش نیز به این باور رسیده .
هیهات که از انسانیت و هم نوع دوستی بسی فاصله گرفته است.
چگونه خانه دنیا را تعریف کنم . که ابتدای آنسختی و مشقت است و پایان آن فنا و نابودی!!
در حلال حساب . و در حرام آن عذاب است و بس.
کسی که با چشم بصیرت به آن بنگرد. اورا اگاهی می بخشد وآنکس را که چشم به دنیا بدوزد کور دلش می کند.
پس تف بر این دنیای فانی که همه چیزش فانیست و پایگاهی ندارد . همچون گف روی دریا.
بهتر آن نیست که هم دیگر را دریابیم به خاطر او که همه چیز ما از اوست.
حیف نیست که ما خود بپرسیم که اول از خود چه میخواهیم؟!!
آنگاه از دیگران طلب کنیم؟!!
و توقع را کم کنیم؟!!
در اصل : وای بر کسی که بفروخته باشد همه چیزها به هیچ چیز و خریده باشد به هیچ چیز همه چیزها.....